پایگاه اطلاع رسانی باران

پایگاه اطلاع رسانی باران
 

 

واجبات نماز

مسأله 1023: واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيّت. دوّم: قيام (ايستادن) سوم: تكبيرة الاحرام، يعنى گفتن (اللهُ اَكْبَر) در اوّل نماز. چهارم: قرائت. پنجم: ركوع. ششم: سجود. هفتم: ذكر. هشتم: تشهّد. نهم: سلام. دهم: ترتيب. يازدهم: موالات، يعنى پى در پى بودن اجزاى نماز.

مسأله 1024: بعضى از واجبات نماز ركن است، يعنى اگر انسان آن را بجا نياورد يا در نماز اضافه كند، عمدا باشد يا اشتباها، نماز باطل مىشود. و بعضى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمدا كم و يا زياد شود نماز باطل مىشود، امّا اگر اشتباها كم و يا زياد گردد، نماز باطل نمىشود. و ركن نماز پنج چيز است، اول: نيت. دوم: تكبيرة الاحرام. سوم: قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع، يعنى ايستادن پيش از ركوع. چهارم: ركوع. پنجم: دو سجده.

1 ـ نيّت

مسأله 1025: انسان بايد نماز را به نيّت قربت، يعنى براى انجام فرمان خداوند، بجا آورد. و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند، يا به زبان بگويد.

مسأله 1026: اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيّت كند چهار ركعت نماز مىخوانم و معيّن نكند ظهر است يا عصر، نماز او اشكال دارد. و همچنين كسى كه مثلاً قضاى نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر، بخواهد نماز ظهر يا نماز قضا بخواند، بايد نمازى كه مىخواند در نيّت معيّن كند.

مسأله 1027: انسان بايد از اوّل تا آخر نماز، بر نيّت خود باقى باشد، پس اگر در بين نماز، طورى غافل شود كه اگر بپرسند چه مىكنى، نداند چه بگويد، نمازش باطل است.

مسأله 1028: انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند نماز بخواند، پس كسى كه ريا كند، يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است، خواه فقط براى مردم باشد، يا خدا و مردم هردو را در نظر بگيرد.

مسأله 1029: اگر فقط قسمتى از نماز را، براى غير خدا بجا آورد، نماز باطل است، چه آن قسمت، واجب باشد مانند حمد و سوره، چه مستحب باشد، مانند قنوت، بلكه اگر تمام نماز را براى خدا بجا آورد، ولى براى نشان دادن به مردم، در جاى مخصوصى مثل مسجد، يا در وقت مخصوصى مانند اول وقت، يا به كيفيّت مخصوصى، مثلاً با جماعت نماز بخواند، نمازش باطل است.

2 ـ تكبيرة الاحرام

مسأله 1030: گفتن (اللهُ اَكْبَر) در اول هر نماز، واجب و ركن است. و بايد حروف (الله) و حروف (اَكْبَر) و دو كلمهٴ (الله) و (اَكْبَر) را پشت سرهم بگويد و بايد اين دو كلمه، به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط، يا مثلاً ترجمهٴ آن را به فارسى بگويد صحيح نيست.

مسأله 1031: بنا بر احتياط مستحب تكبيرة الاحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مىخواند، مثلاً به اقامه يا به دعايى كه قبل از تكبير مىخواند، نچسباند.

مسأله 1032: اگر انسان بخواهد (اللهُ اَكْبَر) را، به چيزى كه بعد از آن مىخواند، مثلاً به (بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحيم) بچسباند، بنا بر احتياط بايد (ر) (اَكبَر) را پيش بدهد، يعنى بگويد: اللهُ اَكبَر.

مسأله 1033: هنگام گفتن تكبيرة الاحرام، بايد بدن آرام باشد و اگر عمدا در حالى كه بدنش حركت دارد، تكبيرةالاحرام بگويد باطل است.

مسأله 1034: تكبير، حمد، سوره، ذكر و دعا را، بايد طورى بخواند كه خودش بشنود و اگر بر اثر سنگينى ياكرى گوش، يا سر و صداى زياد نمىشنود، بايد طورى بگويد كه اگر مانعى نبود، مىشنيد.

مسأله 1035: كسى كه لال است يا زبان او مرضى دارد كه نمىتواند (اللهُ اَكْبَر) را درست بگويد، بايد هرطور مىتواند بگويد و اگر هيچ نمىتواند بگويد، بايد در قلب خود بگذراند و براى تكبير اشاره كند و زبانش را نيز اگر مىتواند حركت دهد.

مسأله 1036: مستحب است بعد از تكبيرةالاحرام بگويد: (يٰا مُحْسِنُ قَدْ أتٰاكَ الْمُسيءُ، وَ قَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ يَتَجٰاوَزْ عَنْ الْمُسيء، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أناَ الْمُسيء، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجٰاوَزْ عَنْ قَبيحِ مٰا تَعْلَمُ مِنّي). يعنى: اى خدايى كه به بندگان احسان مىكنى، بندهٴ گنهكارت به در خانهٴ تو آمده، تو امر كرده اى كه نيكوكار از گناهكارم بگذرد، تو نيكوكارى و من گناهكارم، به حق محمد و آل محمد عليهم السلام رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بديهايى كه مىدانى از من سر زده بگذر.

مسأله 1037: مستحب است هنگام گفتن تكبير اول نماز و تكبيرهاى بين نماز، دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد.

مسأله 1038: اگر شك كند تكبيرةالاحرام گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزى شده، به شك خود اعتنا نكند و اگر چيزى نخوانده، بايد تكبير بگويد.

مسأله 1039: اگر بعد از گفتن تكبيرةالاحرام، شك كند آن را صحيح گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزى شده، به شك خود اعتنا نكند و همچنين است اگر چيز نخوانده باشد، گرچه بنا بر احتياط مستحب اوّل عملى كه نماز را باطل مىكند انجام دهد، مثلاً صورت خود را از قبله برگرداند، بعد تكبير بگويد.

3 ـ قيام (ايستادن)

مسأله 1040: قيام، يعنى ايستادن در هنگام گفتن تكبيرةالاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متّصل به ركوع مىگويند، ركن است، ولى قيام درموقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع ركن نيست و اگر كسى از روى فراموشى آن را ترك كند، نمازش صحيح است.

مسأله 1041: بنا بر احتياط، مقدارى پيش از گفتن تكبير و بعد از آن بايستد تا يقين كند در حال ايستادن تكبير گفته است.

مسأله 1042: اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اينكه بايستد، به حال خميدگى به ركوع برگردد، چون قيام متّصل به ركوع را بجا نياورده، نماز او باطل است.

مسأله 1043: موقعى كه ايستاده است، بايد بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود و به جايى تكيه نكند، ولى اگر از روى ناچارى باشد، يا در حال خم شدن براى ركوع، پاها را حركت دهد، اشكال ندارد.

مسأله 1044: اگر موقعى كه ايستاده، از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود و يا به جايى تكيه كند اشكال ندارد. و همچنين است موقع گفتن تكبيرةالاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روى فراموشى حركت كند، گرچه بنا بر احتياط مستحب نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

مسأله 1045: بنا بر احتياط واجب در موقع ايستادن، هردو پا روى زمين باشد، ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هردو پا باشد و اگر روى يك پا باشد، اشكال ندارد.

مسأله 1046: كسى كه مىتواند درست بايستد، اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد كه ايستادن صدق ننمايد، نمازش باطل است.

مسأله 1047: هنگامى كه انسان در نماز مشغول خواندن چيزى است، حتى ذكرهاى مستحب نماز، بايد بدنش آرام باشد و اگر مىخواهد كمى جلو يا عقب رود، يا كمى بدن را به طرف راست و چپ حركت دهد، بايد چيزى نگويد، اما (بِحَوْلِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ أقُومُ وَاقْعُدُ) را بايد در حال برخاستن بگويد.

مسأله 1048: اگر در حال حركت بدن ذكر بگويد، مثلاً موقع رفتن به ركوع يا رفتن به سجده تكبير بگويد، چنانچه آن را به قصد ذكرى كه در نماز دستور داده اند بگويد، احتياط اعادهٴ نماز است و اگر به اين قصد نگويد، بلكه بخواهد ذكرى گفته باشد، نماز صحيح است.

مسأله 1049: حركت دادن دست و انگشتان، در موقع خواندن حمد، اشكال ندارد اگرچه مستحب است آن را نيز حركت ندهد.

مسأله 1050: اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات، بىاختيار حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، بنا بر احتياط واجب بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه در حال حركت خوانده، دوباره بخواند.

مسأله 1051: اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن نيز عاجز شود بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته، نبايد چيزى بخواند.

مسأله 1052: تا انسان مىتواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند، مثلاً كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مىكند، يا مجبور است به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند، يا خم شود و يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد، بايد هرطور كه مىتواند ايستاده نماز بخواند، ولى اگر به هيچ وجه، حتى مانند حال ركوع نيز نتواند بايستد، بايد نشسته نماز بخواند.

مسال 1053: تا انسان مىتواند بنشيند، نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند بايد هرطور مىتواند بنشيند. و اگر به هيچ وجه نمىتواند بنشيند، بايد طورى كه در احكام قبله مسألهٴ 855 گفته شد، بر پهلوى راست بخوابد و اگر نمىتواند، بر پهلوى چپ و اگر آن نيز ممكن نباشد، بر پشت بخوابد، طورى كه كف پاهاى او يا سر او، رو به قبله باشد.

مسأله 1054: كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر بعد ازخواندن حمد و سوره، بتواند بايستد و ركوع را ايستاده بجا آورد بايد بايستد و در حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را نيز نشسته بجا آورد.

مسأله 1055: كسى كه خوابيده نماز مىخواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقدارى كه مىتواند، نشسته بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

مسأله 1056: كسى كه نشسته نماز مىخواند، اگر در بين نماز بتواند بايستد، بايد مقدارى كه مىتواند، ايستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته نبايد چيزى بخواند.

مسأله 1057: كسى كه مىتواند بايستد، اگر بترسد كه بر اثر ايستادن، بيمار شود يا ضررى به او برسد، مىتواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن نيز بترسد، مىتواند خوابيده نماز بخواند.

مسأله 1058: اگر انسان احتمال بدهد تا آخر وقت، بتواند ايستاده نماز بخواند، بايد نماز را تاخير بيندازد، پس اگر نتوانست بايستد، در آخر وقت طبق وظيفه، نماز را بجا آورد.

مسأله 1059: مستحب است در حال ايستادن، بدن را راست نگه دارد، شانه ها را پايين بيندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، جاى سجده را نگاه كند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يك وجب، فاصله دهد و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.

4 ـ قرائت

مسأله 1060: در ركعت اول ودوم نمازهاى واجب يوميّه، انسان بايد اول، حمد و بعد از آن، يك سورهٴ كامل بخواند.

مسأله 1061: اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود سوره نخواند، مثلاً بترسد اگر سوره بخواند دزد، يا درنده و يا چيز ديگرى به او صدمه بزند، نبايد سوره بخواند.

مسأله 1062: اگر عمدا سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش باطل است و اگر اشتباها سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اول بخواند.

مسأله 1063: اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رفتن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.

مسأله 1064: اگر پيش از خم شدن براى ركوع، بفهمد حمد و سوره نخوانده، بايد بخواند و اگر بفهمد سوره نخوانده بايد فقط سوره بخواند، ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخواند بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره بخواند ونيز اگر خم شود و پيش از آنكه به ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره، يا سورهٴ تنها و يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.

مسأله 1065: اگر در نماز، يكى از چهار سوره اى كه آيهٴ سجده دارد و در مسألهٴ 402: گفته شد، عمدا بخواند، نمازش باطل است.

مسأله 1066: اگر اشتباها مشغول خواندن سوره اى شود كه سجدهٴ واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيهٴ سجده بفهمد، بايد آن سوره را تمام كند و بعد از نماز، سجدهٴ آن را بجا آورد و بنا بر احتياط در حال نماز به جاى سجدهٴ تلاوت، اشاره كند.

مسأله 1067: اگر در نماز، آيهٴ سجده را بشنود، نمازش صحيح است و بايد بعد از نماز، سجدهٴ آن را بجا آورد.

مسأله 1068: در نماز مستحب خواندن سوره لازم نيست، اگرچه آن نماز با نذر كردن واجب شده باشد، ولى در بعضى از نمازهاى مستحب، مانند نماز وحشت كه سورهٴ مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.

مسأله 1069: در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، مستحب است در ركعت اول بعد از حمد، سورهٴ (جمعه) و در ركعت دوم بعد از حمد، سورهٴ (منافقين) بخواند و اگر مشغول آن شود، بنا بر احتياط واجب نمىتواند آن را رها كند و سورهٴ ديگرى بخواند.

مسأله 1070: اگر بعد از حمد، مشغول خواندن سورهٴ (توحيد) يا سورهٴ (كافرون) شود، نمىتواند آن را رها كند و سورهٴ ديگر بخواند، ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، اگر از روى فراموشى به جاى سورهٴ (جمعه) و (منافقين) يكى از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده، مىتواند آن را رها كند و سورهٴ (جمعه) و (منافقين) را بخواند.

مسأله 1071: اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه، عمدا سورهٴ (توحيد) يا سورهٴ (كافرون) بخواند، اگرچه به نصف نرسيده باشد، بنا بر احتياط نمىتواند رها كند و سورهٴ (جمعه ) و (منافقين) بخواند.

مسأله 1072: اگر در نماز، غير از سورهٴ (توحيد) و (كافرون)، سورهٴ ديگرى بخواند، تا به نصف نرسيده مىتواند رها كند و سورهٴ ديگرى بخواند.

مسأله 1073: اگر مقدارى از سوره را فراموش كند، يا از روى ناچارى، مثلاً بر اثر تنگى وقت و يا به جهت ديگرى نتواند آن را تمام نمايد، مىتواند آن سوره را رها كند و سورهٴ ديگرى بخواند، اگرچه از نصف گذشته باشد، يا سوره اى را كه مىخواند سورهٴ (توحيد) يا (كافرون) باشد.

مسأله 1074: بر مرد واجب است، حمد و سورهٴ نماز صبح، مغرب و عشا را بلند بخواند. و بر مرد و زن واجب است، حمد وسورهٴ نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

مسأله 1075: مرد بايد در نماز صبح، مغرب و عشا، تمام كلمات حمد و سوره حتّى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

مسأله 1076: زن مىتواند حمد و سورهٴ نماز صبح، مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنا بر احتياط بايد آهسته بخواند.

مسأله 1077: اگر در جايى كه بايد نماز را بلند خواند، عمداً آهسته بخواند، يا در جايى كه بايد آهسته خواند، عمدا بلند بخواند، نمازش باطل است. ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد در صورتى كه توجّه به سؤال و ياد گرفتن آن نداشته باشد، صحيح است. و اگر در بين خواندن حمد و سوره نيز بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقدارى كه خوانده دوباره بخواند.

مسأله 1078: اگر كسى در خواندن حمد و سوره، بيشتر از معمول صدايش را بلند كند، مثلاً آن را با فرياد بخواند، نمازش باطل است.

مسأله 1079: انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه به هيچ وجه نمىتواند آن را صحيح ياد بگيرد، هرطور كه مىتواند، بخواند و بنا بر احتياط مستحب نماز را با جماعت بجا آورد.

مسأله 1080: كسى كه حمد ، سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمىداند و مىتواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است، بنا بر احتياط واجب، در صورت امكان، بايد نمازش را با جماعت بخواند.

مسأله 1081: مزد گرفتن براى ياد دادن واجبات نماز جايز است، گرچه خلاف احتياط است، ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد.

مسأله 1082: اگر يكى از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمدا آن را نگويد، يا به جاى حرفى، حرف ديگرى بگويد و يا جايى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود زير و زبر دهد، يا تشديد را نگويد، آن كلمه باطل است و بايد دوبار آن را به طور صحيح بخواند.

مسأله 1083: اگر انسان كلمه اى را صحيح بداند و در نماز همان گونه بخواند و سپس بفهمد غلط خوانده، بنا بر احتياط مستحب دوباره نماز بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

مسأله 1084: اگر زير و زبر كلمه اى را نداند، يا نداند مثلاً كلمه اى به (س) است يا به (ص) بايد ياد بگيرد و چنانچه به دو صورت يا بيشتر بخواند، مثلاً در (اِهْدِنَا الصِّرٰاطَ الْمُسْتَقيم)، (مستقيم) را يك مرتبه با سين و يك مرتبه با صاد بخواند، بنا بر احتياط نمازش باطل است.

مسأله 1085: اگر در كلمه اى (واو) باشد و حرف قبل از (واو)، پيش داشته باشد و حرف بعد از واو، همزه باشد مانند كلمهٴ (سوء) بنا بر احتياط مستحب، آن واو را (مدّ) بدهد، يعنى آن را بكشد و همچنين اگر در كلمه اى (الف) باشد و حرف قبل از (الف) زير داشته باشد و حرف بعد از (الف) همزه باشد مانند (جاء) بنا بر احتياط مستحب بايد الف را بكشد. و نيز اگر دركلمه اى (ي) باشد و حرف پيش از (ي) زير داشته باشد و حرف بعد از آن (همزه) باشد، مانند: (جىء)، بنا بر احتياط مستحب بايد (ى) را با مدّ بخواند. و اگر بعد از اين واو، الف وىء، به جاى همزه حرف ساكنى باشد، يعنى زير، زبر و پيش نداشته باشد، باز اين سه حرف را با مدّ بخواند، مثلاً (وَلاَالضّٰالّين) كه بعد از (الف) حرف (لام) ساكن است، بنا بر احتياط مستحب بايد (الف) آن را با (مد) بخواند و چنانچه به اين دستور رفتار نكند، بنا بر احتياط مستحب بعد از اتمام نماز، دوبار آن را بخواند.

مسأله 1086: بنا بر احتياط مستحب در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد. وقف به حركت، يعنى: زير، يا زبر و يا پيش آخركلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمهٴ بعدش فاصله دهد، مثلاً بگويد: (الرَّحْمٰنِ الرَّحيمِ) و ميم (الرحيم) را زير بدهد و بعد با مقدارى فاصله بگويد (مٰالِكِ يَوْمِ الدّين). و وصل به سكون، يعنى: زير، يا زير و يا پيش كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمهٴ بعد بچسباند، مثلاً بگويد: (الرَّحْمنِ الرَّحيمِ) و ميم (الرحيم) را زير ندهد و فورا (مٰالِكِ يَوْمِ الدّين) بگويد.

مسأله 1087: در ركعت سوم و چهارم نماز، مىتواند فقط يك حمد بخواند، يا يك مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعنى: (سُبْحٰانَ الله وَالْحَمْدُ للهِ وِلاٰ إلٰهَ إلاَّ اللهُ وَاللهُ أكْبَر) و گفتن سه مرتبه مستحب است، پس در وسعت وقت خود را از ثواب آن محروم ننمايد. و مىتواند در يك ركعت، حمد و در ركعت ديگر، تسبيحات بگويد، امّا بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.

نظرات شما عزیزان:

mohammad
ساعت13:37---7 آبان 1390
سلام- چرا تغییر و یا اضافه نمی کنید

mohammad
ساعت20:40---1 آبان 1390
alieh-

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 1 آبان 1390برچسب:واجبات,نماز,واجبات نماز, ] [ 18:57 ] [ امیر ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به پایگاه اطلاع رسانی باران خوش آمدید
نويسندگان
موضوعات وب
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 284
بازدید کل : 179268
تعداد مطالب : 121
تعداد نظرات : 43
تعداد آنلاین : 1



://kod-amirihosein.persiangig.com/amirihosein.swf width=133 height=144 type=application/x-shockwave-flash wmode="transparent">

gig.com/logo.gif" border=0>

منبع کدهای زیباسازی


فال انبیاء

فال انبیاء

<-PollName->

<-PollItems->

<-PollName->

<-PollItems->

<-PollName->

<-PollItems->

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز